کـــــــاش، روزى به سـر کوى توام منزل بود
کــــه در آن شـــــــادى و اندوه، مـــراد دل بود
کـــــــاش، از حلقـه زلفت، گرهى در کف بود
که گـــــــره بـــــازکن عقـــــده هـر مشکل بود
دوش کـــز هجر تو دلْ حالت ظلمتکده داشت
یاد تو، شمـــــع فـــــــروزنــــــده آن محفل بود
دوستـــان مـــىزده و مست و ز هوش افتاده
بى نصیب آنکه در این جمع، چو من عاقل بود
آنکه بشکست همه قید، ظلوم است و جهول
وآنکه از خویش و همه کــون و مکان غافل بود
در بـــر دلشــــدگان، علمْ حجاب است، حجاب
از حجاب آنکه بـرون رفت، بحـــق جاهـــل بود
عاشــــق از شوق به دریاى فنا غوطه ور است
بیخبــــر آنکـــــــه به ظلمتکـــده ساحـــل بود
چــــــون به عشق آمـــدم از حوزه عرفان، دیدم
آنچـــــه خــواندیم و شنیدیم، همه باطل بود
امام خمینی (ره)
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.