عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست

عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست

چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست

عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست

ما پرتو حقیم و نه اوییم و هموییم

چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست

در آینه بینید اگر صورت خود را

آن صورت آیینه شما هست و شما نیست

هر جا نگرى جلوه‏گه شاهد غیبى است

او را نتوان گفت کجا هست و کجا نیست

این نیستى هست‏ نما را به حقیقت

در دیده ی ما و تو بقا هست و بقا نیست

جان فلکى را چو رهید از تن خاکى

گویند گروهى که فنا هست و فنا نیست

هر حکم که او خواست براند به سر ما

ما را گر از آن حکم رضا هست و رضا نیست

از جانب ما شکوه و جور از قبل دوست

چون نیک ببینیم روا هست و روا نیست

کو جرات گفتن که عطا و کرم او

بر دشمن و بر دوست چرا هست و چرا نیست

درویش که در کشور فقر است شهنشاه

پیش نظر خلق گدا هست و گدا نیست

بى‏مهرى و لطف از قبل یار به عبرت

از چیست ندانم که روا هست و روا نیست

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

با شعرا

آسوده دلان را غم شوریده سران نیست
این طایفه را غصه رنج دگران نیست

راز دل ما پیش کسی باز مگویید
هر بی بصری با خبر از بی خبران نیست

غافل منشینید ز تیمار دل ریش
این شیوه پسندیده صاحبنظران نیست

ای همسفران باری اگر هست ببندید
این خانه اقامتگه ما رهگذران نیست

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی