مرا از روی هر دلبر تجلی میکند رویش

مرا از روی هر دلبر تجلی میکند رویش

مرا از روی هر دلبر تجلی میکند رویش

نه از یک سوی میبینم که میبینم ز هر سویش

کشد هردم مرا سویی کمند زلف مهرویی

که اندر  هر سر مویی نمیبینم  بجز مویش

ندانم چشم جادویش چه افسون خواند بر چشمم

که در چشمم  نمی آید به غیر از چشم جادویش

از آن  درابروی خوبان نظر پیوسته می دارم

که درابروی هر مه رو نمیبینم  جز ابرویش

درختان جمله در رقصند و در وجدند  و درحالت

مگر باد صبا بویی به بستان برد از بویش

به پیش مغربی هر ذره  زان رو مشرقی باشد

که از هر ذره  خورشیدی نماید پرتو رویش

شمس مغربی

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

با شعرا

آسوده دلان را غم شوریده سران نیست
این طایفه را غصه رنج دگران نیست

راز دل ما پیش کسی باز مگویید
هر بی بصری با خبر از بی خبران نیست

غافل منشینید ز تیمار دل ریش
این شیوه پسندیده صاحبنظران نیست

ای همسفران باری اگر هست ببندید
این خانه اقامتگه ما رهگذران نیست

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی