خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی‌سامان مپوشان
در این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبای می فروشان
در این صوفی وشان دردی ندیدم
که صافی باد عیش دردنوشان
تو نازک طبعی و طاقت نیاری
گرانی‌های مشتی دلق پوشان
چو مستم کرده‌ای مستور منشین
چو نوشم داده‌ای زهرم منوشان
بیا و از غبن این سالوسیان بین
صراحی خون دل و بربط خروشان
ز دلگرمی حافظ بر حذر باش
که دارد سینه‌ای چون دیگ جوشان
دیدگاه‌ها (۴)
غریبه آشنا A
۱۶ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۲۰
پاسخ:
۱۶ فروردين ۹۸، ۰۸:۱۶
آیه 59
۱۶ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۳۹
صوفی وشم.
درد نوشم.
آه ازین مستی
پاسخ:
۱۶ فروردين ۹۸، ۲۲:۱۲
حمیدرضا فاطمی
۲۴ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۵۴
گمنام هم خوبه ولی نه اینقدر !!!
Forough Nsri
۱۷ تیر ۹۸ ، ۰۶:۳۴