چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست
عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست
ما پرتو حقیم و نه اوییم و هموییم
چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست
در آینه بینید اگر صورت خود را
آن صورت آیینه شما هست و شما نیست
هر جا نگرى جلوهگه شاهد غیبى است
او را نتوان گفت کجا هست و کجا نیست
این نیستى هست نما را به حقیقت
در دیده ی ما و تو بقا هست و بقا نیست
جان فلکى را چو رهید از تن خاکى
گویند گروهى که فنا هست و فنا نیست
هر حکم که او خواست براند به سر ما
ما را گر از آن حکم رضا هست و رضا نیست
از جانب ما شکوه و جور از قبل دوست
چون نیک ببینیم روا هست و روا نیست
کو جرات گفتن که عطا و کرم او
بر دشمن و بر دوست چرا هست و چرا نیست
درویش که در کشور فقر است شهنشاه
پیش نظر خلق گدا هست و گدا نیست
بىمهرى و لطف از قبل یار به عبرت
از چیست ندانم که روا هست و روا نیست

دیدگاهها (۱)
صدیقه مسعودی
۲۳ شهریور ۰۴ ، ۱۹:۵۷
در سه بیت اول ،وحدت وجود را بسیار زیبا و ساده وقابل قبول توضیح داده است همانطور که نور از خورشید است ،اما خود آن نیست، پس موجودات هم نشانه خدا هستند اما خدا نیستند همانطور که تصویر ما در آینه ،عین ماست اما خود ما نیست ومجازی است ،اگر یک انسان هم مثل آینه صافی دل باشد و به مرگ اختیاری دست یافته باشد ،وجودش جلوه گاه خدا خواهد بود سخنش ،سخن خدا ست ،اما خدا نیست برای همین امام علی فرموده که موتو قبل ان تموتو،
پاسخ:
۲۵ شهریور ۰۴، ۱۰:۱۷