سه کس را شنیدم که غیبت رواست
وز این درگذشتی، چهارم خطاست
یکی پادشاهی ملامتپسند
کز او بر دل خلق بینی گزند
حلال است از او نقل کردن خبر
مگر خلق باشند از او بر حذر
دوم پرده بر بیحیایی متن
که خود میدرد پرده خویشتن
ز حوضش مدار ای برادر نگاه
که او میدرافتد به گردن به چاه
سوم کژترازوی ناراستخوی
ز فعل بدش هرچه دانی بگوی
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.